اوج این عمومیت و فراگیری را در عرصه رسانهای باید فیلم آواتار بهشمار آورد که کاملاً برگرفته از این آموزههای پیشامسیحی است و اقبال فراگیر جهانی از آن میتواند محکی برای آغاز زمان ارائه عمومی مبانی این دین نوین جهانی دانست.
آواتار به چه فرا میخواند؟
فیلم آواتار در این میان یک شاخص است و بدنه این جریان طیف وسیعی از تولیدات و محصولات رسانهای را شامل میشود که متأسفانه برخی رسانههای داخلی ناخواسته گرفتار مشارکت در مدل پیچیده دینزدایی و دینستیزی شدهاند که در حال حاضر فعال میباشد. این مسأله در حوزه تبلیغ و ترویج آموزههای دینی اهمیت مضاعفی مییابد، چرا که به همان اندازه که ترویج آموزههای دینی میتواند با مدیریتی درایتمحور و هوشمندانه، ابتکار عمل را در مواجهه با این جریان به دست گیرد، کاستی و ناکارآمدی آن میتواند پاشنه آشیل جریانسازی فرهنگی در این مسأله باشد. قدم آغازین در حرکت فرهنگی قواممند و استوار و به کار گیری شیوههای هوشمندانه جنگ نرم، ترسیمی درست و فراگیر از مختصات فرهنگی است که در حال حاضر در آن قرار داریم.
در این گزارش، به بررسی پروژه رسانهای خواهیم پرداخت که بر اساس مدل پلکانی مدیریت پیام تنظیم شده است و هدف نهایی آن تمهید شرایط لازم برای ظهور دین نوین جهانی است. در ادامه نیز فیلم سینمایی آواتار محصول ۲۰۰۹ امریکا از این منظر مورد بررسی قرار میگیرد
پروژه دین نوین جهانی چیست؟
دین نوین جهانی را باید بخشی از پروژه نظم نوین جهانی و برگرفته از آموزههای پساساختارگرانه متفکران و استراتژیستهای پستمدرن غرب دانست. این ایده که تحت عناوینی چون دین واحد جهانی و سازمان ادیان متحد در حال رشد است، نو پا بوده و در واقع به بازار داغ فرهنگی سالهای آینده تعلق دارد. هرچند که ریشههای آن در اوایل قران بیستم قابل شناسایی است. پیشبینی میشود با تمهیدهای رسانهای تدارک شده، در سالهای آتی جریان فرهنگی مرتبط با این ایده به سرعت گسترش یابد و محصولات متنوع تصویری و مکتوب مرتبط با آن به بازارهای فرهنگی سراسر دنیا سرازیر شود.
تئوری دین نوین جهانی از پیچیدگی قابل توجهی برخوردار است که تشخیص آن و اتخاذ تدبیر مناسب در برابر آن را مشکل میسازد. پروژه دین نوین جهانی برخلاف آنچه که شاید از عنوان آن به ذهن متبادر شود به دنبال از میان بردن تمام ادیان و معرفی یک دین جدید و واحد جهانی نیست. با این حال مکانیسم پروژه دین نوین جهانی به نحوی است که سبب میشود اصول عقاید و آموزههای متافیزیکی مشترکی مورد پذیرش پیروان تمام ادیان قرار گیرد و پیروان تمامی ادیان و حتی افراد لائیک و غیردینی همگی زندگی خود را بر اساس این آموزهها تنظیم نمایند. به این ترتیب در عین حال که در ظاهر هیچیک از ادیان مورد تعرض قرار نگرفته است، آموزههای عقیدتی مشترکی در مناطق مختلفِ فرهنگی و مذهبیِ زمین حاکم خواهد شد. تحقق این هدف، از پیشنیازهای غیر قابل چشمپوشیِ آن چیزی است که نظم نوین جهانی نامیده میشود.
دین نوین جهانی را بهتر است الهیات طبیعی بنامیم. رصد فعالیتهایی که تا کنون در چارچوب پروژه دین نوین جهانی انجام شده است، برخی از باورهای اعتقادی این آئین را برای ما آشکار میسازد. اگر شما کسی باشید که در زمان استقرار دین نوین جهانی زندگی میکنید، صرفنظر از اینکه اِسماً مسلمان باشید یا مسیحی یا سیک و یا بودیست، به چند گزاره باور عمیق خواهید داشت:
-جهان یک مجموعه واحد و هماهنگ است و من جزئی از این مجموعه هستم.
-یک روح مقدس در همه اجزا جهان جریان دارد.
-اجزای جهان اعم از درختان، دریاها و خشکیها، حیوانات و عناصر گوناگون روح مقدس جهان را در خود دارند و تعادل خود را از آن روح کسب میکنند. به دیگر عبارت روح مقدس ساری در اجزا جهان، تعادل و هماهنگی جهان را تضمین میکند.
-روح مقدس جهان در وجود تک تک انسانها نیز حضور دارد.
-روح مقدس جهان وجود متشخص ندارد. او شعور مطلقی است که در جهان جاری است. او نمیشنود و متأثر نمیشود. نقش او ایجاد تعادل است. چه درخواستی باشد و چه نباشد تعادل انجام میشود. عشق و نفرت که از مظاهر تأثر است در او راه ندارد. آنچه مهم است تعادل است.
-روح مقدس آهنگ هستی را مینوازد و حرکت اجزاء جهان اعم از همه جانداران، رقص و توازنی متناسب با آهنگ نواخته شده از سوی اوست.
-راز سعادت انسان هماهنگ شدن با ملودی طبیعت ذیشعور است. شناخت طبیعت و همراه شدن با آن کلید خوشبختی است. انسان در صورت هماهنگی با طبیعت و نظم موسیقائی جهان پس از مرگ نزد روح مقدس باز میگردد، چرا که جان انسان ودیعهای از جانب اوست. جانِ رفته، در چرخهی تکرارشوندهی هستی در کالبدی جدید به جهان و طبیعت بازمیگردد. این چرخه همواره ادامه دارد. حیات در پس حیات است و جاودانگی حق مسلم همه است.
-روح مقدس تعادل را تضمین میکند. گاهی برای تعادل لازم است روح مقدس متشخص شود و در کالبدی طبیعی حلول کند تا با آموزش دیگر انسانها ضامن بقاء تعادل در جهان باشد.
-هرانسانی روح مقدس را تنها باید در وجود خود جستجو کند. بیرون از او راهی به سوی شنیدن ملودی جهان نیست. روح مقدس حلول یافته در انسانهای خاص نیز جز آنکه انسانهای دیگر را متوجه درون خود کند وظیفهای ندارد. همه از درون موسیقی جهان را میشنوند و باید با آن به رقص درآیند تا بازگشتشان به جهان و طبیعت تضمین شود. این چرخه بخشی از تعادل است.
-هماهنگی و تعادل با طبیعت سلامت کالبد را به همراه دارد. نوید به فرادرمانی، انرژی درمانی، خوددرمانی و سلامت جسم و کالبد نیز از آموزههای این دین نوین جهانی است.
همانطور که ملاحظه میشود این آموزهها بر پایهی مفاهیم بنیادینِ (شرکآمیز یا کفرآمیز) روح مقدس، تعادل، تناسخ، دریافت درونی موسیقی هستی، ستایش و هماهنگی با طبیعت و در نهایت مفهوم تجسد (حلول روح مقدس در کالبد طبیعی) استوار گشته است. توضیح بیشتر مضامین و آموزههای دین نوین جهانی و ارتباط آنها با میراث کابالا ، شَمَنیسم بومیان امریکا، هندوئیسم و بودیسم نیازمند مجال جداگانهای است. آنچه اکنون در اینجا مهم و مد نظر است، ابتنای این دین نوین بر پایه هماهنگی با طبیعت، پذیرش تناسخ، باور به تعادل موسیقایی هستی در قالب چرخههای حیات و درنهایت پذیرش تجسد و به عبارت دیگر آواتاریسم میباشد.
پروژه دین نوین جهانی در خدمت منافع چه کسانی است؟
سازمان ادیان متحد به ابتکار بنیانگذاران آمریکائیاش راهاندازی شد و شدیداً مورد حمایت دولت ایالات متحده و همچنین سازمان ملل متحد میباشد. کتابها، فیلمهای سینمایی، برنامههای تلویزیونی و وبگاههایی که این ایده را دنبال میکنند به نحو متمرکزی از ایالات متحده کنترل میشوند.
شورای روابط خارجی مهمترین و تأثیرگذارترین مؤسسه مطالعاتی در تعیین سیاست خارجی ایالات متحده در قبال کشورها و مناطق مختلف است. این مؤسسه که به شدت مورد اعتماد کاخ سفید و کنگره میباشد، پروژههای تحقیقاتی متعددی را در خصوص مسأله ادیان در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان، به انجام رسانده است.
بسیاری از اعضای برجسته وزارت خارجه، وزارت دفاع و بسیاری از نمایندگان کنگره در کنار پژوهشگرانی با نژادهای مختلف از کشورهای ویژه عضو این شورا هستند. رضا اصلان و ولیرضا نصر دو پژوهشگر ایرانی عضو این شورا هستند. رضا اصلان که در چند رشته مرتبط با دینشناسی و مطالعات ادیان دارای مدرک دکتراست از جمله نظریهپردازان درجه اول دین نوین جهانی به شمار میآید.
ولی نصر
رضا اصلان
انجام پژوهشهای مربوط به دین نوین جهانی در مهمترین و راهبردیترین مرکز مطالعات امریکا، نشان میدهد این پروژه برای دولتمردان و سیاستمداران پنهان و آشکار ایالات متحده از اهمیت عملیاتی خاصی برخوردار است و با جدیت آن را دنبال میکنند. فیلمهای درجه اول سینمای هالیوود نیز از سال ۲۰۰۰ به این سو، به طور سامان یافته و گستردهای تمهید رسانهای جهت باور به مؤلفههای دین نوین جهانی را فراهم نموده است. در ادامه این گفتار به نحو تفصیلیتری به بخش رسانهای پروژه دین نوین جهانی پرداخته خواهد شد.
میتوان گفت مهمترین مانع در تحقق طرحهای نظم نوین جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، مسأله دین و باورهای مذهبی است. تلاشهای چند صدساله کانونهای آنگلوساکسون از زمان استعمار کهن انگلیس تا کنون، اکنون در پروژه دین نوین جهانی به زعم این کانونها در آستانه ثمردهی قرار دارد. کانونهای اسلامی خاورمیانه به دلیل ارائه ساختارهای اجتماعی برای پیروان اسلام، که تبلور کامل آن در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خود را نشان میدهد، مانع اصلی تحقق طرحهای کلان اقتصادی و سیاسی در قالب برنامههای نظم نوین جهانی است. پروژه دین نوین جهانی که قلب ماهیت کانونهای اسلامی خاورمیانه در عین حفظ ظاهر و پوشش آنها را هدف خود قرار داده است میتواند این مانع بزرگ در راه تحقق اهداف کانونهای سرمایه دار آنگلوساکسون را از میان بردارد.
سینمای امریکا چه نقشی در اجرای پروژه دین نوین جهانی دارد؟
مفاهیم تعادل طبیعی، مراقبه و هماهنگی، کشف خدای درون، تناسخ، آواتاریسم (تجسد روح مقدس) و بسیاری از دیگر مفاهیم مرتبط با آموزههای دین نوین جهانی در طول دهه اخیر به شکل سامانیافته و وسیعی در فیلمهای هالیوودی مورد پرداخت و تأکید قرار گرفته است. یکی از تولیدات هالیوودی که در راستای بخش رسانهای پروژه دین نوین جهانی ساخته شده است، سینمایی (Avatar (۲۰۰۹ است که باید نقطه عطفی در این خصوص به شمار آید.
به طور کلی هالیوود از سال ۲۰۰۰ به اینسو در دو فاز متعاقب، این پروژه را دنبال میکند. فاز نخست که باید آن را از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ دانست دوره تثبیت مفاهیم بنیادین مورد نیاز در پروژه دین نوین جهانی است. همانطور که مستند و مستدل خواهد شد، مفاهیمی چون تعادل طبیعی، تناسخ و تجسد با به کارگیری مدل پلکانی مدیریت پیام اکنون به مفاهیمی آشنا و مأنوس برای طیف وسیع مخاطبان جهانی هالیوود تبدیل شدهاند. اکنون و پس از تثبیت این مفاهیم در جان و ذهن مخاطبان، زمان استفاده عملیاتی از این مفاهیم و معرفی نظام فکری-معنوی است که بر پایه این مفاهیم بنیان نهاده شده است.
در بخش دیگری مستندات مربوط به این دو دوره در سینمای امریکا ارائه خواهد شد؛ در اینجا به طور اجمال به این نکته میتوان اشاره کرد که فیلم سینمایی (Avatar (۲۰۰۹ و (The Book of Eli (۲۰۱۰ نخستین نشانههای این فصل جدید به شمار میآیند. فیلم کتاب اِلی نیازمند تحلیل مستقلی است که به زودی انجام خواهد شد. جالب اینکه کمتر از یک ماه پس از اکران آواتار فیلم جدید شیامالان کارگردان امریکاییِ هندیتبار که مشخصاً روی بحثهای معنویت نوین تمرکز دارد با نام the last Airbender که به مسأله آواتاریسم میپردازد، اکران شد.
آواتار و دین نوین جهانی
در اینجا به منظور ملموس شدن آنچه تا کنون گفته شد، نگاهی گذرا به فیلم سینمایی آواتار خواهیم داشت و تا حدی که مجال این گفتار است، نقش رسانهای این فیلم را در پیشبرد پروژه جاری دین نوین جهانی بررسی خواهیم کرد.
خلاصه داستان
داستان در سال ۲۱۵۴ شکل میگیرد. انسانها در یکی از قمرهای سیاره پولیفِموس، ذخائر عظیم زیرزمینی از عنصری نایاب و بسیار گرانبها به نام آنوپتانیوم (Unobtanium) را شناسایی کردهاند. انسانها این قمر بسیار بزرگ را پاندورا (Pandora) مینامند. این قمر با موجوداتی آبیرنگ و بلندقد شبیه به انسان پر شده است. این موجودات هوشمند خود را ناوی (Na’vi) مینامند.
آنها در هماهنگی با طبیعت حیات خود را پیش میبرند و یک الهه مؤنث به نام ایوا (Eywa) را پرستش میکنند. ساکنان بومی پاندورا مانع بزرگی در دسترسی به تمام منابع آنوپتانیوم هستند. گروهی از دانشمندان به سرپرستیِ دکتر گریس آگوستین (Grace Augustine) پروژه آواتار را تحقق بخشیدهاند تا بوسیله آن به درون دنیای بومیها راه یابند. آواتار بدنی شبیه به بدن بومیها و تولید شده از ترکیب DNA ساکنان بومی و انسان است که میتواند بوسیله یک انسان کنترل شود و به درون قبایل بومی برود.
کلنل فرمانده نظامی منطقه است و تنها به نابودی ساکنان پاندورا به عنوان راه حل فکر میکند. جیک یک تفنگدار نیروی دریایی است که پاهای خود را از دست داده است. او به عنوان کنترلکننده یکی از آواتارها انتخاب میشود. جیک بر خلاف سایر آواتارها موفق میشود اعتماد بومیها را جلب کند.
نیتیری (Neytiri) که دختر رهبر ناوی است، شاهد توجه درخت مقدس (Tree of Life) ناوی به جیک است. رهبر معنوی قبیله این حادثه را نشانه ای از مقدس بودن جیک میداند. نیتیری مأمور میشود آداب و عقاید ناوی را به جیک آموزش دهد. اهالی ناوی در تنه یک درخت غول پیکر زندگی میکنند. جیک به کمک دکتر آگوستین در مییابد ناویها ارتباط وثیقی با روح طبیعت دارند. از نظر آنها الهه مقدس ایوا تعادل همه جهان را بر قرار میکند.
جان هر جاندار ودیعهای از سوی ایوا است و روزی باید به سوی او باز گردد. ناویها به طبیعت آسیب نمیزنند، طبیعت نیز از آنها حمایت میکند. آنها روح مقدس یا ایوا را از طریق درختی مقدس (Tree of Secrets) احساس میکنند و با آن مرتبط میشوند. جیک شیفته فرهنگ و عقاید ناویها میشود. او دیگر با کلنل همراه نیست و به کمک دکتر آگوستین که او نیز به فرهنگ بومیها توجه خاص دارد، تصمیم میگیرد به آنها در برابر نیروهای نظامی کلنل یاری رساند. اما بومیها دیگر به او اعتماد ندارند و او را عامل رنج بزرگ (Great Sorrows) میدانند. اما جیک موفق میشود با به زانو در آوردن پرنده غول پیکر و مقدسی به نام تروک (Toruk Maktao) اعتماد بومیان را جلب کند.
در جنگی سخت جیک موفق میشود کلنل و نیروهایش را از بین ببرد و دنیای جدید را خلق نماید. اکنون جیک دیگر نمیخواهد به دنیای انسانها بازگردد. در مراسم آئینی خاصی پای درخت مقدس، روح جیک از بدن انسانی او خارج میشود و نزد ایوا میرود و سپس همان روح از جانب ایوا در بدن آواتاری جیک حلول میکند.
آواتار داستانی نمادین از سیر تاریخی تمدن غرب است که به زعم سازندگان آن، اکنون مراحل پایانی جهانیشدن خود را سپری میکند. این فیلم با ترسیم فضایی پست مدرنیستی و پسا ساختارگرایانه، مولفههای فرهنگی و آموزههای معنوی مرتبط با دنیای جدید پست مدرن را به تصویر میکشد و مخاطبان خود را برای پذیرش این نظم نوین فرهنگی و اعتقادی در جهان مهیا میسازد. بیشک مضامین این فیلم را باید در کنار جریانهای فکری پست مدرن در دهههای اخیر و همچنین فعالیتهای سیاسی، امنیتی و فرهنگی انجام شده در دو دهه اخیر از سوی کانونهای آنگلوساکسون ارزیابی کرد.
آواتار با تأکید بر آموزههای الهیات طبیعی مولفههای اصلی باور به دین طبیعی را در قالبی تأثیرگذار و قابل پذیرش به مخاطبان خود عرضه میکند. این ارائه به نحوی است که نسبت این آموزههای با بسیاری از پدیدههای تمدن جدید نیز مشخص میشود و مخاطبان به سمت و سویی سوق داده میشوند که با آنچه آواتار به آنها معرفی مینماید، زندگی روزمره خود را در همه شؤون تغییر دهند و باورها، رفتارها و مناسبتهای جدیدی را بپذیرند. دقت به این نکته بسیار حائز اهمیت است که آواتار تنها نیست. ما با یک پروژه گسترده رسانهای برای تثبیت دین نوین جهانی مواجهیم، نه فقط یک فیلم. آواتار به دلیل جامعیت و عمق مفهومی و همچنین قرار گرفتن در نقطه عطف زمانی این پروژه رسانهای، طبیعتاً از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند به ما نشان دهد در آینده باید منتظر چه خُردهپروژهها و جریانهایی باشیم.
نویسنده : محمود کاویانی
نظر شما